دوباره آسمونو آبی کنیم نقاشی
به هم بگیم کنار هم تا خود صبح بعد پاشیم
میبینم دستم رو موتو موتو تو دستم
یه تصویر قدیمی کنار حوضو نقاشی
نیستم با خدا زیاد حال و روز من
دیدی که میشه بدتر
میزنم کوچه هارو هدفون تو گوشه بامو
وقتی که بی تو قدم … هعی هعی
شبم رو مود خواب به پاکتم ها
که خالیه یه سری زدم قاطی کاغذا که تا میشن
دنیای رنگی نیس راست کار من نشد
بیا بکشیم همو نقاشی رو آبی تر
منم که تنها با یه تخت خواب خالیه رویای عالیه
ولی خالی با توام دیگه اصلا مهم نیست چطوری بگذره تنهایی ها
هستی هر جا رفتی از یاد
برنگرد … برنگرد
چون که نمیخوام خاطرات گذشته رو بشم رو بشن
بر نگرد … برنگرد
چون که نمیخوام خاطرات گذشته دوباره رو بشن رو بشن
نمیتونم حرفامو بزنم بهت
نمیتونم بزارم از اینجا بره
خاطراتت آسه آسه
میریزه اشکم رو گونم رومودم
ولی خوب مهم نیست چه جوری میگذره
این روزا که تو نیستی پیشم
میشم همون آدم عصبیه همیشگی
کی میشه اصلا همیشه گیر
لابه لای قرصا دوز به دوز کام به کامش میپاچونه مغزو
باشه باشه افتاد تو دیگه نیستی پیشم
تاریکه اتاقم دقیقا مثل روزا
دقیقا مثل فازمون که تاریک و سیاست
همیشه نمیشه موند بات نه نمیشه کندش
مثل موجی که تو دریا همیشه هست دچار تشویش
خنده ها قرضی بگو این وسط بود گناه من چی
گناه من چی
برنگرد … برنگرد