Lyrics
سفر کردم که یابم بلکه یارم را
نجُستم یار و گم کردم دیارم را
نجُستم یار و گم کردم دیارم را
از آن روزی که من بار سفر بستم
به هرجایی که رفتم دَر به دَر هستم
به هرجایی که رفتم دَر به دَر هستم
فراموشم مکن من یار دیرینم
بیا خالیست جای تو به بالینم
تو را در خواب های خویش میبینم
در آغوشم بگیر از خود رهایم کن
گرفتار سکوتم من، صدایم کن
میان روز های خویش جایم کن
نجُستم یار و گم کردم دیارم را
نجُستم یار و گم کردم دیارم را
از آن روزی که من بار سفر بستم
به هرجایی که رفتم دَر به دَر هستم
به هرجایی که رفتم دَر به دَر هستم
فراموشم مکن من یار دیرینم
بیا خالیست جای تو به بالینم
تو را در خواب های خویش میبینم
در آغوشم بگیر از خود رهایم کن
گرفتار سکوتم من، صدایم کن
میان روز های خویش جایم کن